خسته از تکرار شبها

؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

خسته از تکرار شبها

؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

دل کنده ام...

خسته ام رفیق

خسته

نه اینکه کوه کنده باشم

دل کنده ام...

ای فلک

ای فلک گر من را نمیزادی اجاقت کور بود ؟ من که خود راضی به این خلقت نبودم زور بود؟ من که باشم یا نباشم کار دنیا لنگ نیست من بمانم یا بمیرم هیچ کس دلتنگ نیست

ماه من

ماه من پنجره ای برایت در اسمان قلبم باز کردم
تو اونجایی در سینه ام محبوسی ابدی
بیخیالت نخواهم شد در اون روشنی های زندگیم
که تنها روشنی بخش وجودم تویی تو ای ماه بی همتای من

حموووووووووووووووووووووووووووم نمیرم

بنده به شخصه تا وقتی یه حموم با این تجهیزات برام فراهم نشه هااااااااا از همین تریبون اعلام میکنم
حموووووووووووووووووووووووووووم نمیرم

کدوم

از میون این همه کدومشون انتخاب کنم ؟؟؟
منو این همه خوشبختی محاله محاله !!!

محض خنده

یه روز یه امریکایی یه ژاپنی یه ایرانی در مسابقات تربیت سگ شرکت میکنن
به اینا میگن هر چی بلدین به سگهاتون یاد بدین ما یه سال دیگه میایم تا هر کی سگ رو خوب تربیت کنه جایزه مال اونه.
خلاصه یه سال میگذره مسولین برمیگردن.
اول میرن سر سگ امریکایی میبینن سگه داره چت میکنه تعجب میکنن میرن پیش
ژاپنی میبینن سگش داره غذا میپزه بازم تعجب میکنن در نهایت میرن میبینن
...

سگ ایرانیه افتاده زمین حتی نای بلند شدن نداره از ایرانیه میپرسن اقا
این چه وضعشه؟ایرانیه با اعتماد به نفس میگه یه لحظه صبر کنین . . .
بعد یه تیکه نون خشک از جیبش در میاره تو همون لحظه سگه بلند میشه
میگه اصغر تو رو خدا از اون یه تیکه بده بخورم

خداحافظ بچه

مواظب فرزندان دلبند خود باشید،مرتضی و لیلا در همین حوالی در کمین فرزندان شما هستند!!

با تو ام خودشیفته

برادر شهیدم سینه اش را سپر کرد تا تو در امان باشی
و تو سینه ات را مقابل دشمن برهنه کردی تا خون پاکش را لگد مال کنی

نامه مامان غضنفر به غضنفر

نامه مامان غضنفر به غضنفر

غضنفر جان سلام! ما اینجا حالمام خوب است. امیدوارم تو هم آنجا حالت خوب باشد. این نامه را من میگویم و جعفر خان کفاش براید مینویسد. بهش گفتم که این گضنفر ما تا کلاس سوم بیشتر نرفته و نمیتواند تند تند بخواند، آروم آروم بنویس که پسرم نامه را راحت بخواند و عقب نماند

وقتی تو رفتی ما هم از آن خانه اسباب کشی کردیم. پدرت توی صفحه حوادت خوانده بود که بیشتر اتفاقا توی ۱۰ کیلومتری خانه ما اتفاق میافته. ما هم ۱۰ کیلومتر اینورتر اسباب کشی کردیم. اینجوری دیگر لازم نیست که پدرت هر روز بیخودی پول روزنامه بدهد. آدرس جدید هم نداریم. خواستی نامه بفرستی به همان آدرس قبلی بفرست. پدرت شماره پلاک خانه قبلی را آورده و اینجا نصب کرده که دوستان و فامیل اگه خواستن بیان اینجا به همون آدرس قبلی بیان

آب و هوای اینجا خیلی خوب نیست. همین هفته پیش دو بار بارون اومد. اولیش ۴ روز طول کشید ، دومیش ۳ روز . ولی این هفته دومیش بیشتر از اولیش طول کشید

گضنفر جان، آن کت نارنجیه که خواسته بودی را مجبور شدم جدا جدا برایت پست کنم. آن دکمه فلزی ها پاکت را سنگین میکرد. ولی نگران نباش دکمه ها را جدا کردم وجداگانه توی کارتن مقوایی برایت فرستادم

پدرت هم که کارش را عوض کرده. میگه هر روز ۸۰۰، ۹۰۰ نفر آدم زیر دستش هستن. از کارش راضیه الحمدالله. هر روز صبح میره سر کار تو بهشت زهرا، چمنهای اونجا رو کوتاه میکنه و شب میاد خونه

ببخشید معطل شدی. جعفر خان کفاش رفته بود دستشویی حالا برگشت

دیروز خواهرت فاطی را بردم کلاس شنا. گفتن که فقط اجازه دارن مایو یه تیکه بپوشن. این دختره هم که فقط یه مایو بیشتر نداره، اون هم دوتیکه است. بهش گفتم ننه من که عقلم به جایی قد نمیده.. خودت تصمیم بگیر که کدوم تیکه رو نپوشی

اون یکی خواهرت هم امروز صبح فارغ شد. هنوز نمیدونم بچه اش دختره یا پسره . فهمیدم بهت خبر میدم که بدونی بالاخره به سلامتی عمو شدی یا دایی

راستی حسن آقا هم مرد! مرحوم پدرش وصیت کرده بود که بدنش را به آب دریا بندازن. حسن آقا هم طفلکی وقتی داشت زیر دریا برای مرحوم پدرش قبرمیکند نفس کم آورد و مرد

شرمنده همین دیگه .. خبر جدیدی نیست

قربانت .. مادرت

راستی: گضنفر جان خواستم برات یه خرده پول پست کنم، ولی وقتی یادم افتاد که دیگه خیلی دیر شده بود و این نامه را برایت پست کرده بودم.