خسته از تکرار شبها

؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

خسته از تکرار شبها

؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

پیر شده بودم......

به کوچه ای وارد میشدم که پیرمردی از آن خارج میشد.

پیرمرد گفت نرو بن بست است.

گوش نکردم و رفتم

بن بست بود

برگشتم

بر سر کوچه که رسیدم

پیر شده بودم......

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد