خسته از تکرار شبها

؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

خسته از تکرار شبها

؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

عاشقانه ترین عاشقانه ها

گفتمش دل میخری ؟
پرسید چند؟

گفتمش دل مال تو تنها بخند

خنده ای کرد و دل ز دستانم ربود
تا به خود باز امدم او رفته بود

دل زدستش روی خاک افتاده بود
جای پایش روی دل جا مانده بود


تو اگر باز کنی پنجره ای سمت دلت
میتوان گفت که من چلچله لال توام

مثل یک پوپک سرمازده در بارش برف
سخت محتاج به گرمای پر و بال توام . . .


درون سینه آهی سرد دارم
رخی پژمرده ، رنگی زرد دارم
ندانم عاشقم؟ مستم؟ چه هستم؟
همی دانم دلی پر درد دارم


به من گفتی که دل دریا کن ای دوست
همه دریا از آن ما کن ای دوست

دلم دریا شد ودادم به دستت
مکش دریا به خون پروا کن ای دوست

نظرات 1 + ارسال نظر
پری وش سه‌شنبه 17 مرداد 1391 ساعت 07:57 ب.ظ http://nymphlike.blogsky.com

سلام
مطالبتونو تا اینجا خوندم
این داستان ایمیل اشتباه رو یه جوری دیگه شنیده بودم
کیش نبود خارج میشد
آخه عزیزم توی کشور زن سالخورده کامپیوتر میدونه چیه که باز ایمیل داشته باشه!!

بگذریم
در کل خوب بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد